×

دختری با گوشواره‌ی مروارید


مرد با آرامش گفت :”کاترینا”. نام او را چنان بر زبان آورد که گویی دارچین در دهان دارد. زن جلوی خودش را گرفت و سعی کرد ارامش خود را حفظ کند قدمی چلو گذاشتم و چاقو را برداشتم ، پیش از گذاشتن آن بر روز میز تیغه ی آن را با پیشبندم پاک کردم .چاقو سبزیجات را لمس کرد من هویجی را سر جایش قرار دادم.
مرد مرا تماشا می کرد.چشمانش به رنگ خاکستری دریا بود. صورت کشیده و زاویه داری داشت و استوار بود ، برخلاف همسرش که مانند شعله ی شمع ، نوسان داشت ریش و سبیل نداشت و من خوشم آمد ، چون حالت تمیزی به چهره اش می داد. شنل سیاهی روی شانه اش بود ، پیراهن سفیدی با یقه خوش دوخت به تن داشت. کلاهش در موهای سرخش که رنگ آجر شسته را داشت ، فرو رفته بود.
پرسید:”اگریت چه کار می کردی؟”
از این پرسش تعجب کردم ولی عقلم رسید که به روی خود نیاورم……

Please click the button(s) below to download the resource(s)

 Glossary

File 1

pdf

Please login to download this file.

About this resource

Author

تریسی شوالیه

Translator

گلی امامی

Languages Available

English

فارسی

پښتو

ازبیکی

منجی

نورستانی

سوجی

شغنانی

پشه یی

License

CC BY / CC BY-SA

Comments

0 comment(s) so far

Please login to add comments.