منابع باز و رایگان آموزشی برای افغانستان

حدود هفتاد سال قبل در یکی از شب‌های سرد پاییزی در درۀ پنجشیر غلام حیدر، نوجوانی که در صنف پنج مکتب درس می‌خواند، رویایی می‌بیند. غلام حیدر که قرار است پسان‌ترها به نام حیدری وجودی معروف عام و خاص گردد و به قولی «آتش در سوختگان عالم زند» از اثر آن رویا به گفتۀ خودش «میان عقل و جنون معلق» می‌ماند و باید چند سالی بر او در این حالت بگذرد تا دوباره تعادل خود را به دست بیاورد و آنگاه که تعادل خود را هم به دست می‌آورد انسان دیگری شده است.