فایل: شماره شناسایی
mp3 برای دانلود کردن این فایل، لطفا وارد سیستم شویدشریفه و عثمان به قصر میرود. برادر خُرد آنها، جمال، نیز میخواهد که با آنها به قصر برود. اما، عثمان نمیخواهد که جمال به قصر برود؛ زیرا مادرش از این کار آگاه نیست و نگران خواهد شد. اما شریفه از عثمان میخواهد که به جمال اجازه دهد تا او هم به قصر برود. جمال که در راه گرسنه میشود، میخواهد از برگر فروشی که در پیشروی مکتب شان است، برگر بخرد. عثمان و شریفه مانع وی میشوند. زیرا میدانند که برگر فروشان در اطراف مکتب نظافت را مراعات نمیکنند. خبر رسان قصر، با اطفالی که از غذای اطراف مکتب استفاده میکنند، گفتگو کرده است و از مشکلاتی که در اثر استفاده این غذاها به وجود می آیند، صحبت کرده است. برای شنیدن داستان کامل، روی لینک ذیل کلیک کنید.
پیرامون این منبع
به زبانهای زیر موجود است
سطح منبع
هر گونه سطحنوع منبع
نویسنده
جواز/مجوز
CC BY-ND / CC BY-NC-ND
