پودر جادویی - داستان مردمی میانمار (برما)
بود و نبود، زن جوان و زیبایی به نام توزا بود که در در روستایی در کنار دریای ایراودی زندهگی میکرد. او با مرد جوان و جذابی که تینگی نام داشت، ازدواج کرده بود. اما توزا با یک مشکل روبرو بود. شوهرش باور داشت که میتواند خاک را به طلا تبدیل کند. آیا او میتواند این کار را انجام بدهد؟ این داستان آموزنده فولکلور میانمار را در این کتاب بخوانید.
نظرات
0 نظراتی که تا به حال رسیده است
لطفا برای گذاشتن نظرات وارد سیستم شوید.