کاکا مراد
سالخوردگان دهکده برای نسل نو چیزهای زیادی به ارث میگذاشتند: کوههای خشکِ سنگی، خانههای کاهگلی، مزرعههای گندم، یک دشت خشک و خالی ولی پهناور، رمههای بز و گوسفند، جویبار و البته یک آفت ناشناخته که جزوی از رازهای دهکده شدهبود. هیچکس، هیچچیزی در مورد این رازِ نمیدانست. این راز از سالها پیش تا حالا ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده بود؛ ولی هیچکس نمیتوانست حقیقت آن را بفهمد. نسلهای قدیمی مثل یک امانتِ شوم آنرا به نسل نو منتقل میکردند؛ اما کسی نمینتوانست این راز را کشف کند. نه نسلهای قدیمی که سهراب هیچکدام از آنها را ندیده بود. نه مادر کلان و پدرکلان، نه مادر و پدر و نه سهراب که حالا نوبت فرزندانش بود. حالا این راز جادویی دیگر یک بخش انکارناپذیر دهکده شده بود. این آفتِ ناشناختهی دهکده چیزی نبود جز: مرگِ کودکان… این کتاب توسط بنگاه نشر گهواره به نشر رسیده است. ما از گهواره به خاطر اجازه بازنشر این کتاب در کتابخانه درخت دانش ابراز سپاس میکنیم.
نظرات
0 نظراتی که تا به حال رسیده است
لطفا برای گذاشتن نظرات وارد سیستم شوید.