File 1
pdf Please login to download this file.داستان شاهدخت و پیره زن زشت ترجمه شده توسط جاوید همدرد.
بود نبود زیرآسمان کبود، در یک سرزمین دور، پادشاه و ملکه ای با هفت دخترشان زندگی می کردند. مسن ترین شاهدختان هفده سال داشت و نامش «وینیسا» بود، شاهدخت دوم شانزده ساله بود و «هندیا» نام داشت، پس از آنان شاهدختان دوگانگی هر یک «کریشکا» و «داندی» پانزده ساله بودند، شاهدخت پنجم که ازهمه خواهران باهوشتر بود «الکساندرا» نام داشت و چهارده ساله بود و جوانترین همه شاهدخت «برایانا» سیزده ساله بود. همه آنها در یک قلعه بزرگ با برج های بلند که کمتر نذیرش را میتوان دید زندگی می کردند. قلعه هفت برج سربفلک داشت که درهر برج آن یکی از شاهدختان میخوابیدند.
برای ادامه داستان می توانید فایل ضمیمه شده در پایین را دانلود نمایید.
About this resource
Available in the following languages
Resource level
ابتداییخور تهندرو
چُاپ تهيلُا حق
نامعلوم
