افغُانستُانی ݜچي هوړُاجيلی او آندېي بېخا

فلټر

کوه رونده (شنیداری\دیداری)

     
199 views
0

بود و نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. یک شتر بود که روزی در صحرا با توفان مواجه شد و در زیر ریگ‌ها بند ماند. فقط کوهانش دیده می شد و بس. دو سنگ‌پشت، کوهان شتر را دیده، خیال کوه کردند و روی آن بالا شدند. اما، وقتی این «کوه» شروع به راه رفتن کرد، سنگ‌پشت‌ها او را «کوه روان» نام ماندند. وقتی چند بار، شتر را کوه روان خطاب کردند، او به جستجوی کوه واقعی پرداخت. آیا او می‌تواند آن را پیدا کند؟

 


About this resource
Available in the following languages
Resource level
هر گونه سطح
ليکندرو

منوهر چامولی

جيپ پراتوندرو

ملیحه بهرام

چُاپ تهيلُا حق

CC BY / CC BY-SA

0 Comment(s)