تجربههای یک زن بی اولاد در جامعه افغانستان
من دو بار طفل خود را از دست دادم، بار اول در سال ۲۰۱۴ و بعد در سال ۲۰۱۵. طبعا اندوهگین بودم، ولی علاوه بر افسردگی احساسات دیگر را نیز تجربه کردم. مانند یک تعداد زیاد زنان، من همیشه فکر میکردم که بعد از تکمیل تحصیل و داشتن استقلال مالی، عروسی میکنم و مادر میشوم. فکر می کنم به دلیل بزرگ شدنم در یک خانوادۀ روشنفکر. من فراموش کرده بودم که تجارب یک زن افغان در مقایسه با زنان در سایر کشورهای جهان متفاوت است. فراموش کرده بوم که زندگی زن بی اولاد، با وجود داشتن تحصیل، وظیفه و ازدواجِ موفق، از دیدگاه اکثریت مردم ما مفهومی ندارد. برای اینکه مردم به من این حس را بدهند که تنها ارزش من به عنوان یک زن، در طفل به دنیا آوردن است، آمادگی نداشتم. . .
برای مطالعه ادامه این مطلب روی یکی از گزینههای پی دی اف و یا ورد کلیک کنید.
نظرا
0 تپی ميچټی نظر
Please login to add comments.