×

دوران خون


دستگاه گردش خون یکی از دستگاه‌های بدن است که کارش به گردش درآوردن خون در بدن به منظور رساندن غذا (آمینواسید، الکترولیت، لنف)، انواع گازهای مورد مصرف بدن همچون اکسیجن و دفع مواد زاید حاصل از متابولیزم سلول هاست. همچنان دوران خون کمک می کند تا حرارت در وجود انسان ها و یا حیوانات متوازن باشد و نیز باعث می شود تا بدن در برابر بیماری های مختلف محافظت شود. بطور کلی، چرخش خون در بدن به دو چرخه (گردش) ششی، که در حین آن خون توسط قلب به درون شش‌ها هدایت شده و در آنجا اکسیژن دریافت می‌کند، و چرخه سیستمیک (کل بدن منهای بخش گازی ریه)، که در حین این چرخه خون توسط قلب به کل بدن هدایت شده و اکسجن و مواد غذایی را به کل سلول‌های بدن می‌رساند.

dwrn_khwn_-_1.jpg

دستگاه گردش خون شامل تمام رگهای بدن به استثناء رگهای لنفی بوده و یک سیستم بسته محسوب می‌گردد و بنابراین سلول‌ها و اجزای خون هرگز از رگها خارج نمی‌گردند. همه حیوانات به جز یک عده از آن‌ها سیستم مشابه دوران خون را دارند. بدن یک فرد بالغ بطور متوسط دارای 4.7 تا 5.7 لیتر خون می‌باشد، که در برگیرنده پلاسما، سلول‌های قرمز خون، سلول‌های سفید خون، و سایر اجزاء می‌باشد.

قلب

قلب که یکی از مهمترین اعضای وجود انسان است در حقیقت عضله‌یی است که درونش خالی بوده و وظیفه پمپ کردن خون را به سراسر بدن به عهده دارد. قلب این وظیفه را توسط دو پمپی که در کنار هم قرار دارند، انجام می دهد.

 این پمپ ها فقط در فاصله بین پمپ کردن خون فعالیت نمی کنند. ترتیب کار این پمپ ها طوری است که پمپ دهلیز چپ که قوی تر از پمپ دهلیز راست است، خونی را که شش ها دریافت می کند، به تمام بدن از طریق حجرات می رساند.  اما، این بدینمعنی نیست که پمپ ضعیف بیکار می‌ماند، برعکس، پمپ ضعیف به همان طریق خون را از حجرات دریافت کرده و آن را به شش ها انتقال می دهد. قلب در بین دو شش موقیعت دارد. کمی به طرف چپ مایل در بین قبرغه ها جا دارد ودر تحت ان حجاب حاجز است. وزن ان در یک شخص جوان ۲۷۰ گرام و در هر دقیقه ۶۰ تا ۸۰ دفعه ضربان دارد.

ساختمان قلب

قلب به چهار قسمت تقسیم شده است: دهلیز چپ و راست، بطن چپ و راست. دهلیز راست در قدام دهلیز چپ قرار دارد و بطن راست در قدام بطن چپ. دیواره قلب شامل سه لایه است:

  • لایه خارجی احشایی از پریکارد سروزی (اپی‌کارد)؛
  • لایه میانی ضخیم از عضله قلب (میوکارد)؛
  • لایه نازک داخلی (اندوکارد).

لایه داخلی پوشش حفره‌های دهلیز و بطن است. لایه میانی ماهیچه‌ای و ضخیم، بخش قابل انقباض قلب است و لایه خارجی پوشش پیوندی یا آبشامه قلب را می‌سازد.

ساختمان خون

  • مواد مایع که پلازما نام داردdwrn_khwn_-_2.jpg
  • کرویات سرخ
  • کرویات سفید
  • صفحات دمویه

پلازما

مواد مایع خون است که۹۰ فیصد ان اب و۱۰ فیصد ان مواد منحل شده مثل نمک، بعضی عناصر و دیگر مواد اورگانیک میباشد. برای معلوم کردن پلازمای خون اگر در بین یک گیلاس یک مقدار خون انداخته شود و یک شب ان را بگزاریم در تحت گیلاس مایع بیرنگ ته نشین و در بالای ان مواد سرخ دیده میشود. مایع که در تحت ان است عبارت از پلازما است  و مواد سرخ که در بالا موجود است عبارت ازکرویات سرخ، سفید، صفحات دمویه وغیره 

کرویات سرخ

کرویات سرخ نقش اصلی رسانیدن اکسیجن رابه تمام بدن دارد. کرویات سرخ فاقد هسته ومقعرالطرفین اند. قطر ان ها تقریبا هفت اعشاریه پنج میکرون میباشد.

در بین کرویات سرخ یک نوع پروتین به نام هیموگلوبین موجود است که اهن زیاد دارد. هیموگلوبین اکسیجن را جذب کرده و اوکساید هیموگلوبین را میسازد. وقتیکه اکساید هیموگلوبین توسط خون در حجرات شش ها میرسد اکسیجن در داخل حجرات شش شده و هیموگلوبین گاز کاربن دای اوکساید را از ششها جذب کرده از شش ها خارج میکند.

رنگ خون از سبب موجودیت اهن که در هیموگلوبین، سرخ میباشد.

پلازمای که در جدار کرویات سرخ موجود است به قسم اسفنجی نرم است از همین سبب کرویات سرخ در عروق شعریه که خیلی کوچک اند عبور کرده میتواند.

طول عمر کرویات سرخ چهار ماه است که بعد در جگر رفته تخریب میشود و اهن ان در انجا ذخیره میگردد. بعد از مغز استخوان دو باره تولید میشوند .

کرویات سفید یا لوکوسایت

این کرویات نظر به کرویات سرخ تعداد شان بسیار کم است که در حدود چهار الی ده هزار میباشد

جسامت کرویات سفید نظر به کروات سرخ بسیار کلان و دارای هسته بوده و چهار نوع اند. این ها مانند عساکر در بدن انسان در صورت حمله مکروب ها، ویروس ها و دیکر مواد اجنبی مقابله کرده و انها را بلع مینمایند. به حساب دیگر قوه مدافعه بدن ما هستند.

صفحات دمویه

تعداد شان چهار صد هزار در هر ملی متر مکعب است. دوام زندگی شان ده روز بوده و از بین میروند و بعد دوباره تولید میشوند. وظیفه شان تعقید خون است.

رگ ها 

رگ های خون، سیستم پیچیده یی از لوله ها یا تیوپ های درون خالی اند که وظیفه رساندن خون را به سراسر بدن به عهده دارند. رگ ها وظایف خیلی عمده را در بدن انجام می دهند، زیرا مواد غذایی با ارزشی را به بدن انتقال داده و مواد زاید را از سلول های ما دور می سازند. رگ ها دارای سه نوع عمده می باشند:

  • شاهرگ ها که وظیفه شان انتقال خون از قلب است؛
  • رگ های کوچک که وظیفه شان انتقال مجدد خون به قلب است؛
  • موی رگ ها که وظیفه وصل کردن شاهرگ ها و رگ های دیگر را به عهده دارند و خیلی نازک و کوچک هستند.

تبادله غذایی و آکسیجن معمولاً در همین موی رگ ها صورت می گیرد. خون  از ماده عمده‌یی به نام پلازما که بیشتر از آب تشکیل شده است و سه نوع عنصر جامد دیگر تشکیل یافته است که به عنوان عناصر تشکیل دهنده آن شناخته می‌شوند.

خون چگونه گردش می کند؟

گردش کوچک خون:

سیاهرگ ها خون را از نقاط مختلف بدن به دهلیز راست قلب می آورند. با انقباض دهلیز راست خون از دهلیز راست از طریق دریچه سه لتی (تریکوسپید) وارد بطن راست می شود. بعد با انقباض بطن راست خون از بطن راست از طریق سرخرگ ریه به ریه ها می رود تا در ریه ها دی اکسید کربن خون با اکسیژن هوا جایگزین شود. در نتیجه خونی که از ریه ها می آید دارای اکسیژن زیادی است و دی اکسیدکربن کمی دارد. این خون از طریق سیاهرگ های ریه وارد دهلیز چپ قلب می شود. این گردش خون از بطن راست قلب به ریه ها و برگشت خون از ریه ها به دهلیز چپ قلب را گردش کوچک خون می نامند.

گردش بزرگ خون:

خون اکسیژن دار که وارد دهلیز چپ شده بعد از انقباض دهلیز چپ از طریق دریچه دو لتی (میترال) وارد بطن چپ می شود. با انقباض بطن چپ خون وارد سرخرگ بزرگ بدن (آئورت) می شود. از طریق سرخرگ آئورت خون اکسیژن دار به تمام قسمت های مختلف بدن می رود تا مواد غذایی و اکسیژن را به آنها برساند و مواد زائد و دی اکسید کربن را از آنها بگیرد. خون بعد از گرفتن مواد زائد سلول های بدن وارد سیاهرگ ها می شود و از طریق سیاهرگ ها به دهلیز راست قلب می آید. این گردش خون از بطن چپ قلب و از طریق سرخرگ آئورت به تمام ارگان های بدن و برگشت آن به دهلیز راست قلب را گردش بزرگ خون می نامند.

بیماری های ناشی از اختلال های دوران خون

دوران خون توسط امراض یا جراحت وارد آمده مُختل شده می تواند.

عوامل متعددى روى گردش خون تأثير مى‌گذارد: حجم و کيفيت خون در گردش، فشارى که خون را به گردش مى‌آورد، وضعيت قلب و وضعيت رگ‌هائى که خون در آنها جريان مى‌يابد.

به‌طور متوسط يک فرد بالغ شش ليتر خون در بدن دارد. چگونگى ترکيب خون براى سلامت بافت‌هاى بدن حياتى است. خون معمولى تشکيل شده است از يک مايع شفاف زرد به‌نام پلاسما که سلول‌هاى قرمز (گلبول قرمز)، سلول‌هاى سفيد (گلبول‌هاى سفيد) و اجسام کوچک مسطحى به‌نام پلاکت در آن شناور هستند. دانه‌هاى رنگين موجود در گلبول‌هاى قرمز که هموگلوبين ناميده مى‌شوند اکسيژن را به بافت‌ها منتقل مى‌کند. گلبول‌هاى سفيد اجسام مضر در بافت‌ها مانند باکترى‌ها و سلول‌هاى مرده را در خود مى‌کشند و از بين مى‌برند و پلاکت‌ها به لخته شدن خون کمک مى‌کنند.

فشارى که تحت آن خون جريان مى‌يابد به‌وسيله نيروئى که براى رساندن خون به بافت‌ها لازم است تأمين مى‌شود. اگر اين فشار خيلى کم شود (مثلاً بر اثر خونريزى شديد) ارگان‌هاى حياتى مقدار کمى غذا و اکسيژن دريافت مى‌کنند و درنتيجه نمى‌توانند به‌خوبى وظايف خود را انجام دهند و حالت شوک پديد مى‌آيد.

خون هميشه در بدن جريان دارد و وقتى لخته مى‌شود که از رگ‌هاى خونى آسيب‌ديده خارج شود (به مبحث زخم و خونريزى مراجعه شود). اما تنها در يک حالت که به آن ترومبوز مى‌گويند ممکن است خون درون رگ لخته شود - که اين مى‌تواند منجر به مسدود شدن آن رگ و قطع تأمين حياتى خون اکسيژن‌دار براى بافت‌ها شود. لخته‌ها ممکن است از جائى که تشکيل شده‌اند حرکت کرده و به ساير نقاط بدن منتقل شوند که احتمالاً باعث مسدود شدن يک شريان مهم مى‌شوند.

سفت و سخت شدن ديواره شريان‌ها (تصلب شرائين) يکى ديگر از علل اختلال در گردش خون است. بالا رفتن مداوم فشارخون بر اثر تصلب شرائين (که معمولاً همراه با بالا رفتن سن اتفاق مى‌افتد) مى‌تواند باعث پاره شدن شريان‌ها و در نتيجه خونريزى داخلى شود.

شايع‌ترين نمونه اين وضعيت خونريزى مغزى (يک نوع سکته مغزي) است و هنگامى اين حالت اتفاق مى‌افتد که شريان تأمين‌کننده خون مغز پاره شود و خون آن داخل بافت‌هاى مغز شود.

دو عامل به ترومبوز (لخته شدن خون در داخل رگ) کمک مى‌کنند. يکى ضعف گردش خون که با بالا رفتن سن تشديد مى‌شود و ديگرى تنگ و باريک شدن رگ‌هاى خونى به‌علت رسوب چربى‌ها در ديواره آنها. لخته‌اى که بر اثر گردش خون از جاى خود حرکت کرده و به شريان‌هاى مغز مى‌رسد مى‌تواند سبب سکته (ترومبوز مغزي) بشود؛ وجود لخته در شريان‌هاى شش‌ها احتمالاً باعث قطع جريان عادى و اکسيژن‌دار شدن خون مى‌شود (آمبوليزم ريوي)؛ تشکيل لخته در شريان‌هاى تأمين‌کننده خون خود عضله قلب که به شريان‌هاى کرونر يا تاجى معروف هستند باعث حمله قلبى (ترومبوز کرونر) مى‌شود.

ماهيچه قلب مانند ساير ماهيچه‌ها منقبض و منبسط مى‌شود و رگ‌هاى جداگانه‌اى براى تأمين خون خود دارد که شريان‌هاى تاجى يا کرونر ناميده مى‌شوند. برعکس ساير ماهيچه‌ها، ماهيچه قلب بايد هميشه فعاليت کند تا ساير اندام‌هاى بدن را تغذيه نمايد - حتى اگر خود هم از نظر اکسيژن در مضيقه بماند.

شريان‌هاى کرونرى مانند ساير شريان‌ها ممکن است همراه با بالا رفتن سن تنگ و باريک شوند و بنابراين ميزان خونى که از آنها عبور کرده و به قلب مى‌رسد کاهش يابد. بديهى است که هر چقدر خون کمترى به قلب برسد از کارآئى قلب کاسته مى‌شود، به‌عبارت ديگر ضربان ضعيف و (يا) نامنظم شده و سرانجام ممکن است کاملاً بايستد (ایستاد شدن قلب).

تلاش به منظور کاهش بیماری های ناشی از اختلالات دوران خون

تلاش های زیادی جریان دارد تا بیماری هایی که در اثر اختلالات دوران خون به وجود می آید، کاهش یابد. یکی از این تلاش ها این است تا به کمک انجنیران عرصه طب، برق و تخنیک و همکاری شان با داکتران بتوان شیوه های بهتر معالجه بیماران را از طریق تسکین دادن و یا سبک کردن بیماری ها را دریافت.  در اثر همین تلاش ها امروز طب مدرن توانسته است با پیشکش کردن قلب های مصنوعی، پمپ های مصنوعی، رگ های مصنوعی جان بسیاری از بیماران قلبی را از مگر نجات دهند.
 قلب مصنوعی
در سال ۱۹۸۲، نمونه اولیه ای از یک قلب مصنوعی توسط ‏Paul Winchel‏ طراحی شد. اما استفاده از آن در بدن یک انسان کاری مخاطره آمیز به نظر می رسید. در نهایت جراح متبحری به نام دکتر ‏William Devries‏ از دانشگاه ‏Utah‏ آمریکا تصمیم به انجام این پیوند گرفت. او این دستگاه را ‏Jarvik-۷‎‏ نامید. این نخستین ماشینی بود که می توانست به طور دائم جایگزین قلب شود. بیمار دریافت کننده پیوند، دندانپزشکی ۶۱ ساله به نام ‏Barney Clark‏ بود. شانس زندگی او در صورت عدم دریافت پیوند، کمتر از سی روز پیش بینی می شد. جراحی با موففیت انجام شد و کلارک ۱۱۲ روز زنده ماند. ‏
یکی از ویژگی های ‏Jervik-۷‎‏ ، به کارگیری نوعی فلز مخصوص در حفرات داخلی آن بود. خون در برخورد با این نوع فلز منعقد شده و لایه ای در داخل حفرات تشکیل می داد. این امر سبب تسهیل حرکت خون در قلب می شد.‏
عملکرد‎ Jarvik-۷‎همانند پمپ هوا طراحی شده بود و برخلاف مدل پیشرفته امروزی، لازم بود چندین رشته سیم از بدن بیمار بیرون آمده و به منبع نغذیه خارجی متصل شود. طبیعی ترین پیامد این طراحی، بروز عفونت های متعدد در محل عبور سیم ها از پوست بود. پیش از توقف تولیدJarvik-۷‎‏ ، از آن در چندین بیمار دیگر نیز استفاده شد. اما به علت بروز مشکلات فنی نظیر خطاهای مکانیکی و حجم بسیار بزرگ دستگاه، تولید آن متوقف شد.‏
قلبی مدرن 
دو کشف اساسی در تولید قلب های مصنوعی مدرن نقشی کلیدی به عهده داشتند. مورد اول تولید پوریه ضد انعقاد است که در لایه بیرونی قلب مصنوعی استفاده می شود و احتمال پس زده شدن آن را از سوی سیستم ایمنی و بافت های اطراف به حداقل می رساند. کشف مهم دیگر، اختراع سیستم منبع تغذیه قابل کاشت درون بدن است که هیچ گونه حرارتی در بافت های اطراف خود ایجاد نمی کند. این دو کشف از ابداعات فردی به نام ‏Hiroaki Harusaki‏ است. ‏
این دو ویژگی به همراه دهها تکنولوژی دیگر در قالب یک مدل قلب مصنوعی با نام ‏AbioCor‏ ارائه شده است. این مدل در سال ۲۰۰۱ برای نخستین بار به کار گرفته شد و در سال ۲۰۰۴ با رسیدن به حد نصاب های لازم، مجوز ‏FDA‏ را دریافت کرد. ۸۶ درصد از بیماران دریافت کننده ‏AbioCor‏ بیش از یک سال و ۶۴ درصد بیش از ۵ سال شانس زندگی یافتند.

برای مطالعه ادامه این مطلب، روی یکی از گزینه های پی دی اف و یا ورد در پایین کلیک کنید.

Please click the button(s) below to download the resource(s)

 Glossary

File 1

pdf

Please login to download this file.

File 2

docx

Please login to download this file.


About this resource

لِکِکال

جِب پرټان کيکال

جواز/ چاپس حق دارکاليى

با اجازه تکثیر شد – ترجمه اجازه است

تبصرا

0 نظرxابت جا

Please login to add comments.